The Exquisite
The Exquisite
fmfaraz
👤 October 10, 2024
Language: Persian
تو نیکترین آنِ تمامِ دوران،
من پرسهزنان در پسِ رویت بودم…
من دوست تو را خواندم و در خود امّا…
دلواپسِ تقدیرِ حضورت بودم…
تو لحظهی تحویلِ بهاران هستی،
من کهنگیِ آن دمِ آخر بودم،
یک لحظه به وصلِ تو رسیدم، آنگاه…
تو رفتی و من تلخیِ پایان بودم…
تو هیچ نمیدانی ز رازِ آتش،
من سوختهام بس که کنارش بودم،
تو رقص بر آن اخگرِ آذر کردی،
من سرزنشِ بادِ خزانت بودم…
تو همسفرِ زورقِ مهر و ماهی،
من ساحلِ بینام و نشانت بودم،
تو در طلبِ آب رسیدی، افسوس
من شوریِ بی حدِ کویرت بودم…
آوای تو لالایی مستی بود و
من حسرتِ اقلیمِ سرایت بودم…
تو خواندی و باده ز وجودت مدهوش،
من هیبت و سرسختیِ دینت بودم…
تو راوی افسانهی دلکش هستی،
من گوش به فرمانِ عبورت بودم،
تو خرّم از آن آخرِ قصّه خواندی،
من زاغِ به خانه نرسیده بودم،
تو بودی و من آمدم و…
گفتی و من ماندهام و…
رفتی و من گفتهام و…
سایه شدی، سوختم و…
خواندم از آن حسِ غریب،
تو نیکترین آنی و من،
دلواپسِ تقدیرِ حضورت بودم…